ســـاده ی ســـاده..
از دســت میـــرونــد ..
همـــه ی آن چــیزها کــه..
سخــت سخــت به دست آمدنـــد ...
|
یک عااالمه حرف دارم.
اما همان طور که دیروز هم به پولی گفتم تا میایم بنویسم همه چیز از ذهنم می پرد...
داخل پرانتز:
دلم میخواهد معده ام را نابود کنم که اینقدر عذابم ندهد..نامرد دست بردار هم نیست!
خیلی سخت است...سخت است که بخواهی رابطه برقرار کنی و نتوانی!واقعا سخت است!بگذریم...
دلم عبدو میخواهد...
من خیلی نمیایم نت.
ببخشید بابت جواب نظر ندادن...
فقط بدانید سخت است...
همین.